جدول جو
جدول جو

معنی آکنش گر - جستجوی لغت در جدول جو

آکنش گر
(کَ نِ گَ)
آنکه شغلش آکندن جامه به آکنه و حشو است. محشّی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کفش گر
تصویر کفش گر
کفش دوز، کسی که کفش می دوزد
فرهنگ فارسی عمید
(یِ نَ / نِ گَ)
سازندۀ آینه:
شاگردی عبارت و خط تو کرده اند
هم صبح آینه گر و هم شام مشک سای.
کمال اسماعیل
لغت نامه دهخدا
(تَ گَ)
خالق آتش:
خورشید صانع است مر آتش را
بشناس زآتش ای پسر آتش گر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(مَ نِ گَ)
رجوع به منش گردا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از آکنشگر
تصویر آکنشگر
آنکه شغلش آکندن جامه به حشو و آکنه است، محشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آشنا گر
تصویر آشنا گر
آشناور شناگر سباح آب باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آینه گر
تصویر آینه گر
سازنده آیینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کنشگر
تصویر کنشگر
فعال، فاعل، آنزیم
فرهنگ واژه فارسی سره
خواننده
فرهنگ گویش مازندرانی
آهنگر، چلنگر
فرهنگ گویش مازندرانی